در قرآن کریم نسبت به خلقت اولیه انسان مباحث مهمی مطرح میشود. یکی از آنها عالم الست و گرفتن پیمان الهی از انسانها است. در این مقاله ضمن بررسی عالم الست نکات جالبی مطرح میشود از جمله:
ابتدا چکیدهای از مطالب را مشاهده میفرمایید:
چکیده
خدای متعال در «عالم ذر»، ذریّه بنی آدم را در محضر خود جمع کرد و معرفت شهودی نسبت به خودشان به ایشان عطا کرد.
ذریّهٔ بنی آدم با وجدان خود فقر ذاتی و نیازمندی مطلق و همیشگی خود را یافتند و ربوبیّت و الوهیت خدای را نیز مشاهده کردند و یافتند.
بنا بر روایات اهل بیت(ع) این شهود و معرفت در انسان باقی مانده است و همیشه با اوست و اگر این چنین نبود، هیچ گاه نمی دانست خالق و رازق او کیست.
و بعد از آن عهدی از انسان گرفته شده است (عهد الست). قرآن کریم در این باره میفرماید:
﴿ وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَني آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ ألَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا﴾ [1]
و آن گاه که پروردگارت از پشت های بنی آدم ذریهٔ آنها را گرفت و بر خودشان بینا ساخت، آیا من ربّ شما نیستم؟ همگی گفتند بله ما این مطلب را مشاهده کردیم و [با تمام وجود خویش] یافتیم.
در این قسمت از آیه چند نکته وجود دارد:
نکته اول این است که در زمانی خداوند ذریهٔ بنی آدم را در محضر خود گرد آورد، به این صورت که از پشتهای آدمیزادگان ذریهٔ آنها را برگرفت. البته این قسمت نیازمند بحث گستردهای میباشد که در جای خود باید بررسی شود.
اما نکته دوم که مورد بحث ما است شهود انسان است:
الف ـ شهود انسان بر خود در عالم الست
نکته دوم که بسیار مهم است این است که:
﴿ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ﴾
آنها را بر خودشان شاهد گردانید.
خداوند آدمیزادگان را در عالم ذر بر خودشان شاهد گردانید. شهود به معنای دیدن است. «شَهِدَ» یعنی دید که به معنای گواهی دادن نیز استفاده می شود. «أَشْهَدَ» را به معنای «گواه گرفت» ترجمه می کنند، لکن اصل معنا «بینا ساختن» میباشد. خداوند انسانها را بر خودشان بینا ساخت. یعنی در عالم الست و در ابتدای خلقت خود را دیدند یا به عبارت دیگر به آنها معرفت شهودی به نفس خویش داد.
اما این جمله (أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ) به چه معنا است؟ در روایتی نورانی از امیرالمؤمنین(ع) آمده است:
مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ.[2]
هر کسی خود را بشناسد، خدای خود را میشناسد.
ولی وجود دارد، وجود او در ارتباط با منبع مولّد نیست. ولی نور چراغ اینچنین نیست اگر رابطهٔ آن با منبع مولّد قطع بشود، نوری وجود ندارد.
ما مانند نور چراغ هستیم و رابطهٔ ما با خدا اینگونه است. اگر نگاه وجودی خود را از ما بردارد، ما اصلاً وجودی نخواهیم داشت. مثل صورت های ذهنی که ما خلق میکنیم. اگر همین الآن شما پرندهٔ زیبایی را تصور کنید، تا وقتی وجود دارد که به آن توجه دارید. اگر توجه خود را از آن بردارید از ذهن شما محو میشود. نسبت مخلوق با خداوند این چنین است.
گویی در عالم الست و عالم ذر خود ما را به ما نشان دادند. یعنی خداوند شهودی داده است، ما معرفت نفسانی پیدا کردیم و به فقر ذاتی خود واقف شدیم. نگاه کردیم دیدیم از خود هیچ چیزی نداریم. اگر به نور چراغ معرفت ذاتی بدهند، میبیند اصلاً وجود آن برای دیگری است. وجود ما هم برای غیر است. وقتی که این معرفت در ما ایجاد شد، ربوبیت خدا را حس کردیم. در این صورت انسان بلافاصله خدا را میشناسد. ربّ خود، مالک خود را میشناسد.
امانت به ما عرضه شد، به ما فطرت توحیدی دادند، معرفت توحیدی دادند و با این سرمایهٔ توحیدی ما را وارد زندگی دنیا کردند. اگر خداوند این کار را نکرده بود، فطرت ما را با معرفت خودش عجین نکرده بود، «لَمْ يَدْرِ أَحَدٌ مَنْ خَالِقُهُ وَ رَازِقُهُ» هیچ کسی نمیتوانست بفهمد خالق و رازقش کیست.
معرفت توحیدی را در وجود ما گذاشتند، بعد ما را به دنیا فرستادند. اگر غیر از این بود ما نمیتوانستیم در برابر وسوسههای شیطان و هواهای نفسانی مقاومت بکنیم. ما از درون خود احساس میکنیم که خدا را دوست داریم، خدا را میشناسیم، از بندگی خدا لذت میبریم، فطرت توحیدی است، خداشناسی، خدا دوستی، خدا پرستی، خدا این را به ما داده است، با این شرایط ما را به دنیا فرستادند و از ما می خواهند که خدا را بندگی کنیم. خداوند در خطاب بنی آدم میفرماید:
﴿ أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ وَ أَنِ اعْبُدُوني هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ﴾ [3]
اى فرزندان آدم! آيا با شما عهد نكردم كه شيطان را مپرستيد كه او بىترديد دشمن آشكارى براى شماست؟ و اينكه مرا بپرستيد كه اين راهى است مستقيم.
پیمان در عالم ذر
این عهد چه زمانی بوده است؟ آن هم به کل بنی آدم گفته میشود، نه فقط به مسلمانها.
خدا با همهٔ بنی آدم این عهد را در عالم الست برقرار کرده است. پس در عالم ذر: اولاً به انسان امانتی عرضه شده است و او این امانت را به عهده گرفته است. ثانیاً معرفت توحیدی به او دادهاند. ثالثاً با او پیمان بر بندگی خدا بسته شده است.
پاورقی
[1] سوره الأعراف, آیه 172
[2] جعفر بن محمد(منسوب)، مصباحالشریعه، ۱۴۰۰، ص۱۳؛ ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی العزیزة، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۱۰۲؛ فخررازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۹۱، ج۹، ص۴۶۰ و ج۳۰، ص۷۲۱.
[3] سوره يس , آیه 60 , 61
منبع:
مجله ایمانور ۱۲ خرداد ۱۳۹۹
https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&opi=89978449&url=https://imanoor.com/blog/old-testament/&ved=2ahUKEwit2feUhZOCAxWKXaQEHTN0AEYQFnoECA8QAQ&usg=AOvVaw2bh-_9kLbD-yn72XIQ2BcY
برچسب : نویسنده : arhedayati بازدید : 26