مهر / میترا جشن شب یلدا

ساخت وبلاگ

جشن شب یلدا

                    هر دیو پلید و پست زندانی باد

                                                                  از عشق به کوی تان فراوانی باد

                   نور و غزل و چای و انار و لبخند

                                                                 آذین شب بلند ایرانی باد

Image result for ‫عکس شب یلدا با کیفیت بالا‬‎

شب یلدا یا شب چله تحت عنوان بلندترین شب سال از دیرباز مورد توجه ایرانیان قرار داشته است.  این شب،  بلندترین شب سال در نیم‌کرهٔ شمالی زمین بوده که به فاصله زمانی بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز)  تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن می‌گیرند. این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود.

واژهٔ «یلدا» ریشهٔ سریانی دارد و به‌معنای «ولادت» و «تولد» است. منظور از تولد، ولادت خورشید (مهر/میترا) است. رومیان آن را ناتالیس آنایکتوس یعنی روز تولد مهر شکست‌ناپذیر می‌نامند.  ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانسته‌است.

اما این مهر یا میترا کیست که چنین ریشه در باور و اعتقاد نه تنها مردم ایران زمین، بلکه در سایر اقوام دوانده است؟  چرا این شب را که مقارن با پایان تاریکی و آغاز روشنایی است را شب تولد او نامیدند؟  چرا در این شب هندوانه و انار میل می کنند؟ چرا باید شب نشینی در این شب تا پاسی از نیمه شب ادامه داشته باشد؟

در اوستا، مهر بزرگترین ایزدان است.  در مقدمه مهریشت – که در ستایش مهر سروده شده – آمده که اهورا مزدا، وی را در بزرگی و شکوه، هم قدر و هم سنگ خود آفریده.  مهر خورشید نیست.  در اوستا، ایزد خورشید، نام و مشخصاتی جداگانه دارد.  بلکه مهر، به معنی و مفهوم رابطه و پیوندی است میان روشنایی وحدث و نور و فروغ ازلی.

در توصیف مهر و در اوستا آمده که مهر دارای دشت های فراخ است.  او دارای هزار جفت چشم و هزار گوش می باشد.  بر ارابه ای زرین که چهار اسب نامیرا آن را می کشند سوار است و روزها از سمت راست آسمان (مشرق) به سمت چپ حرکت کرده و تمامی مردمان را زیر نظر می گیرد. راننده ارابه او ایزد ارتا (Arta) و نشان دهنده راه او ایزد دائویش اوپمند (Daoyish Opmanda)  می باشند.  ایزد بهرام نیز پیشاپیش ارابه حرکت نموده و دشمنان مهر را پراکنده می سازد.  او نگاهبان پیمان است.  بزرگترین دشمن او دروغ و دروغ گویان می باشند.  او نگاهبان ممالک آریایی است و در این ممالک، آرامش و تنعم بوجود می آورد.  کارهای دشوار را چاره سازی کرده و سعادت و پیروزی را برای مردمان به ارمغان می آورد.  او نیرومندترین ایزدان است.  مهر، نموداری از خلق و خوی ایرانی مزدایی را نشان می دهد.

در اوستا چنین آمده که اهورامزدا برای مهر بر قله بلند و درخشان کوه هرئی تی برز (Haraiti Bareza) یا همان البرز، زیباترین جایگاه را ساخته است.  در آن جایی که مهر ناظر و نگران مردان است، در ماوایی درخشان که نه گرما و نه سرما، نه روز و نه شب وجود دارد و هیچ گاه بر آن ابر نمی نشیند و این جایگاه آسمانی را امشاسپندان (مقدسان نامیرا) و خورشید به فرمان اهورا مزدا برای وی فراهم ساختند.  مهر از این جایگاه سراسر جهان را زیر نظر دارد و هرگاه مردی بدکنش بر خلاف راستی و آیین پیمان داری عملی را انجام دهد، مهر به اتفاق ایزد سروش و نیریوسنگه گردونه خود را به حرکت درآورده و پیمان شکنان را هر کجا باشند به کیفر می رساند.

ایزد مهر به تنهایی بسیاری از وظایف و صفات دیگر ایزدان را بر عهده دارد:

ایزد جنگ، روشنی و فروغ، پیمان، مهر و دوستی، حافظ خانواده و هفت کشور، بخشنده ثروت، نعمت، پیروزی، شهریاری، قدرت و تسلط، داور اعمال در روز واپسین، راستی و کلام راست و زیبا.

آیین مهر را مهریان به هندوستان و از آنجا به ایران آوردند.  مهریان عقیده دارند که ایزد مهر از پس بلندترین شب سال (شب یلدا) درکوه البرز و از درون یک غار، پشت درخت سرو زاییده شده است.  همانند جرقه­ای که از برخورد دو سنگ به هم وجود می­آید.   

اولین نبرد مهر با خورشید انجام شد.  در این نبرد، بعد از چند بار زورآزمایی، خورشید قدرت  برتری هماورد خود را ستود و از یاران نزدیک مهر درآمد.  نبرد بعدی مهر، نبرد با گاو اهریمنی بود.

Image result for ‫عکس شب یلدا با کیفیت بالا‬‎

در مهرابه ­های باقیمانده از دوران مهری­گری، نقش مهر را که در حال فروبردن خنجر بر گردن گاو است مشاهده می­نماییم.  در اساطیر آمده که گاوی از جانب اهریمن برای خوردن تمامی سبزه­های روز زمین و محو نمودن حیات به زمین فرستاده شده است.  مهر نیز از جانب هرمزد برای نابود ساختن گاو زاییده شد.  مهر پس از پیدا نمودن گاو او را گرفته، بار اول رها نموده و بار دوم بر پشت گاو جسته و خنجری را بر گردن گاو فرو می­آورد.  از خون ریخته شده گاو بر زمین، هزاران گیاه دارویی و سودمند بوجود آمده و زمین را پر از سرسبزی و زندگی می­کند.

آنگاه مهر با پیروان خود بزمی را ترتیب داده سپس سوار بر ارابه خود که چهار اسب آن را می­کشند شده و عروج آسمانی خود را از سمت شرق به سمت غرب انجام می­دهد.  تا زمانی که مجدداً برای از بین بردن اهریمن در آخرالزمان به دنیا باز گردد.

در نقوش به جا مانده از  دوران مهری­گری، همراه مهر و گاو، دو مشعل­دار به نام­های کوتِس و کوتوپاتِس که بهتر است آنان را مهربان (نگهبانان مهر) بنامیم، در دو سوی میترا در حالی که مشعل­های فروزان در دست دارند، دیده می­شوند.  مهربان سمت چپ مهر، مشعل را بلند نموده (نشانه طلوع خورشید) و مهربان واقع در سمت راست، مشعل خود را پایین (غروب خورشید) گرفته است.  همچنین سگ و ماری به سمت محل زخم ایجاد شده در گردن گاو نشانه رفته­اند.  سگ، وظیفه پاسداری از انجام عملیات قربانی گاو را داشته و مار نیز نشانه زندگی بوده که به خون ریخته شده از گردن گاو، تقدس می­بخشد.  علامت جهانی پزشکی (اسکولاپ) که در آن دو مار در حالی که دور جامی خود را پیچیده و سر خود را به سمت دهانه جام برده­اند، برخلاف آنچه عنوان می­گردد، از همین فرهنگ مهر آمده است.  به واژه بیمار دقت فرمایید، کسی که مار زندگانی ندارد!

 

در همین نقش برجسته­ها عقربی وجود دارد که به سمت بیضه گاو حرکت نموده و سعی در نیش زدن آن دارد.  به گمان مهرشناسان، عقرب نماینده اهریمن است که وظیفه دارد قبل از آنکه خون گاو ریخته شود، آن را زهرآگین نموده تا از بوجود آمدن گیاهان دارویی جلوگیری نماید.  

آیین مهری، آیینی بسیار خشن و سخت بوده و مخصوص مردان می­باشد.  در این آیین زنان حق ورود را نداشتند.  

مظهر مهر را خورشید و در برخی از اسناد بدست آمده ستاره می­دانستند.  و به نشانه وی آتش می­افروختند.

 نوچه­های مهری باید هفت مرحله طاقت­فرسا را طی کرده تا به بالاترین درجه مهری برسند.  این هفت مرحله عبارت است از :

1 - کلاغ : کلاغ پیام­آور بود و از جهان بالا پیام می­آورد. (کلاغ خوش خبر!)

2- نامزد (رازدار) در این مرحله، خاموش ماندن (سکوت کردن) و چله نشستن توسط نوچه تمرین می­شد.  او نباید در انظار ظاهر شده و یا حرفی از او شنیده می­شد.  در این مرحله نامزدان (رازداران) با پوشانیدن دهان خود، ورود به این مرحله را نشان می­دادند. این رسم بعدها به صورت بلند کردن موی سبیل به طوریکه دهان را بپوشاند رایج شد.

3- سرباز: پس از پایان دوره رازداری، مهریان طی جشنی، ضمن غسل دادن نوچه، ورود او را به جرگه سربازی جشن می­گرفتند.  در این زمان، تاجی را به سرباز به تقدیم می­نمودندکه وی از پذیرش آن امتناع کرده و می­گوید، قفط مهر تاج سر من است.  بعد از آن شمشیری را به کمر وی می­بستند.  رسمی که عین آن هنگام شوالیه شدن رعایت می­گردید (آیا شوالیه­ها مهر پرست نبودند؟)

 

4- شیر : در این مرحله که جزء مراحل عالی مهری­گری تلقی می­شود، مرد جنگی را آزمایش می­نمودند تا میزان توانایی وی را برای شیر شدن بسنجند.  در این مرحله، نوچه باید مانند شیر که نیرومندترین جانوران است،  زورمندترین همردیفانش باشد.  ضرب­المثل فلانی برای ما شیر شده، از همین جا آمده است.  یعقوب لیث (لیث = شیر) به این پایه رسیده بود.

5- پارسی : در این مرحله، که بیشتر تعالی معنوی نوچه مورد نظر است، نوچه به پاک و مطهر شده و به اصطلاح به نژاد اصیل (پارسی) و پرهیزگاری می­رسید.  در این مرحله به نوچه شنل و کلاه ارغوانی­رنگ (رنگ مخصوص مهر) میترا را می­پوشاندند.

6- مهر پویا (پیک خورشید) : یکی از تعالی­ترین درجه آیین مهر است که در این مرحله، نوچه هم­پایه با خورشید می­گردید.

7- پدر : این مرحله، آخرین مرحله آیین مهر است.  نوچه رسیده به این مرحله در حکم اجرا کننده احکام این آیین قرار دارد. این واژه در گویش­های لری و سمنانی به پیر بدل شد.  هنوز این واژه در فرهنگ ما ایرانیان، به عنوان نمادی از وارستگی و تجربه و پیراستگی مطرح می­شود.  پیر مغان، پیر دیر.

یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است و آن درازترین شب‌هاست در تمام سال.

 تاریکی در باور ایرانیان  نماینده اهریمن است و چون در طولانی‌ترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر به درازا می انجامد، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا می‌رسید، آتش می‌افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر می‌آوردند و خوانی ویژه می‌گستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوه‌های خشک در سفره می‌نهادند. سفره شب یلدا، “میَزد»  Myazd” نام داشته و شامل میوه‌های تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، “ لُرک Lork ” که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» برگزار می‌شد . در آیین‌های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می‌گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده‌ها و فرآورده‌های خوردنی فصل و خوراک‌های گوناگون، خوراک مقدس نهاده می‌شد.

ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوه‌های البرز به انتظار باززاییده شدن خورشید می‌نشستند. برخی در مهرابه‌ها (نیایشگاه‌های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول می‌شدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شب‌هنگام دعایی به نام «نی ید» را می‌خوانند که دعای شکرانه نعمت بوده‌است. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را روز خورشید و دی گان؛ می‌خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی).خورروز در ایران باستان روز برابری انسان‌ها بود در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده می‌پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام می‌گرفت نه تحت امر). در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز می‌دانستند و در جبهه‌ها رعایت می‌کردند و خونریزی به طور موقت متوقف می‌شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است. در این روز بیشتر از این رو دست از کار می‌کشیدند که نمی‌خواستند احیاناً مرتکب بدی شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می‌شمرد.

در این شب، از مهمترین خوردنی هایی که باید سر سفره جشن یلدا قرار داشته و خورده شود، انار و هنودوانه است.  آن هم به خاطر رتگ ارغوانی آن که هم رنگ با شنل و کلاه میترا است. 

 ایرانیان، پس از پایان شب تولد مهر (شب یلدا) با برآمدن آفتاب، از خانه خود بیرون آمده و در مقابل درخت سرو (کاج)  می‌ایستادند و عهد می‌کردند که تا سال بعد گرد دروغ، نا مردمی و گناه نگردند و نذر می کردند که اگر موفق به انجام این امر گردند، سال دیگر در همین موقع درخت سرو دیگری را به نشانه ادای عهد، بکارند. (ایرانیان به سرو که از پشت آن مهر به سان ستاره ای درخشان پدید آمده به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما  و اراده می‌نگریستند)

این آیین نه تنها در ایران، بلکه در میان بسیاری از اقوام سایر نقاط جهان نیز گرامی داشته و هم اکنون نیز با اندکی اختلاف در زمان و یا نحوه برگزاری، گرامی داشته می شود.

محققان معتقدند که مسیحیت غربی چارچوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله میترایسم مدیون است و برای نمونه تقویم کلیساها، بسیاری از بقایای مراسم و جشنهای پیش از مسیحیت بخصوص کریسمس را در خود نگاه داشته است و کریسمس به عنوان آمیزه‌ای از جشن‌های ساتورنالیا و زایش مهر  در روم باستان در زمان قرن چهارم میلادی با رسمی شدن آیین مسیحیت و به فرمان کنستانتین به عنوان زادروز رسمی مسیح در نظر گرفته شد.  هنگام توسعهٔ آیین‌های رازآمیز در اروپا و سرزمین‌های تحت فرمانروایی امپراتوری روم و پیش از از پذیرفتن آیین مسیحیت، رومیان هر ساله در روز ۱۷ دسامبر در جشنی به نام ساتورنالیا به سیاره کیوان (Saturn)، ایزد باستانی زراعت، احترام می‌نهادند. این جشن تا هفت روز ادامه می‌یافت و انقلاب زمستانی را شامل می‌شد. از آنجا که رومیان از گاهشماری جولیانی در محاسبات خود استفاده می‌کردند روز انقلاب زمستانی به جای ۲۱ یا ۲۲ دسامبر حدوداً در ۲۵ دسامبر واقع می‌شد. هنگام عید ساتورنالیا، رومی‌ها اقدام به برپاداشتن جشن و سرور، به تعویق انداختن کسب و کار و منازعات، هدیه دادن به همدیگر و آزادکردن موقتی برده‌ها می‌نمودند. آیین رازآمیز میترائیسم، بر پایه پرستش ایزد مهر در باور باستانی ایران زمین، در سرزمین‌های تحت فرمانروایی روم باستان اشاعه زیادی یافته بود و بسیاری از رومیان، رویداد بلندتر شدن روزها به دنبال انقلاب زمستانی را با شرکت کردن در مراسمی به منظور بزرگداشت میترا، جشن می‌گرفتند. این جشن ها و سایر مناسک تا روز اول ژانویه ادامه می‌یافت که رومیان آنرا روز ماه و سال جدید می‌دانستند. پس از استیلای مسیحیت در اروپا، آداب و رسوم آیین مهر که در زندگی مردم و به‌خصوص در میان رومیان نفوذ کرده بود هم‌چنان باقی ماند و با آمدن دین جدید رنگ نباخت. کلیسای کاتولیک روم روز ۲۵ دسامبر را به عنوان زادروز مسیح برگزید تا به مراسم پگانیسم در آن زمان معنا و مفهوم مسیحی بخشد. برای نمونه، کلیسا جشن زادروز میترا خدای نور و روشنایی (مهر)  را با جشن بزرگداشت زادروز عیسی که عهد جدید او را نور و روشنی جهان می‌نامد، جایگزین نمود تا از درآمیختن این دو مناسبت، نفوذ بیشتری بر زندگی مردم داشته باشد و بزرگ‌ترین جشن آیین مهر را در خود حل کنند. اکنون کلیسای ارامنه روز ششم ژانویه را که گفته می‌شود روز غسل تعمید مسیح است را به عنوان روز میلاد مسیح جشن می‌گیرن. د تاریخ دانان، تاریخ دقیق زادروز عیسی را نمی‌دانند. فرانتس کومون، باستان‌شناس بلژیکی و بنیان‌گذار مهر پژوهی مدرن و دیگر مهر پژوهان همفکر او مفاهیم آیین میترایسم روم را کاملاً برگرفته از آیین مزدیسنا و ایزد ایرانی میترا (مهر) می‌دانند.

 در حدود ۴۰۰۰ سال پیش در مصر باستان جشن «باز زاییده شدن خورشید»، مصادف با شب چله، برگزار می‌شده است. مصریان در این هنگام از سال به مدت ۱۲ روز، به نشانهٔ ۱۲ ماه سال خورشیدی، به جشن و پای‌کوبی می‌پرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی می‌داشتند. هم‌چنین از ۱۲ برگ نخل برای تزیین مکان برگزاری جشن استفاده می‌کردند که نشانهٔ پایان سال و آغاز سال نو بوده است.

در یونان قدیم نیز، اولین روز زمستان روز بزرگ‌داشت خداوند خورشید بوده است و آن را خورشید شکست ناپذیر، ناتالیس انویکتوس، می‌نامیدند که از ریشه کلمه ناتال برگرفته شده‌است و معنی آن، میلاد و تولد است. ریشه‌های یلدا در جشن دیگر مرسوم در یونان نیز باقی مانده‌است از مهم‌ترین این جشن‌های می‌توان به جشن ساتورن اشاره کرد.

در قسمت‌هایی از روسیهٔ جنوبی، هم‌اکنون جشن‌های مشابهی به ‌مناسبت چله برگزار می‌شود. این آیین‌ ها شباهت بسیاری با مراسم شب چله دارد. پختن نان شیرینی محلی شبیه به موجودات زنده، بازی‌های محلی گوناگون، کشت و بذرپاشی به صورت تمثیلی و بازسازی مراسم کشت، پوشانیدن سطح کلبه با چربی، گذاشتن پوستین روی هره پنجره‌ها، آویختن پشم از سقف، پاشیدن گندم به محوطه حیاط، ترانه‌خوانی و رقص و آواز و مهم‌تر از همه قربانی کردن جانوران از آیین‌های ویژه این جشن بوده و هست. یکی دیگر از آیین‌های شب‌های جشن، فالگیری بود و پیشگویی رویدادهای احتمالی سال آینده. همین آیین‌ها در روستاهای ایران نیز کم و بیش به چشم می‌خورند که نشان از همانندی جشن یلدا در ایران و روسیه دارند.

یهودیان نیز در این شب جشنی با نام ایلانوت (جشن درخت) برگزار می‌کنند و با روشن‌کردن شمع به نیایش می‌پردازند.

آشوریان نیز در شب یلدا آجیل مشکل‌گشا می‌خورند و تا پاسی از شب را به شب نشینی و بگو بخند می‌گذرانند و در خانواده‌های تحصیل کرده آشوری تفال با دیوان حافظ نیز رواج دارد.

نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک هستند نیز سخت گرامی و بزرگ دانسته می‌شود و از آن با نام خرم روز یاد می‌گردد و آیین‌هایی ویژه در آن روز برگزار می‌شود. این مراسم و نیز سال شماری آغاز زمستان هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان است.

و در آخر، این نیایش را از مهرنیایش با هم می­خوانیم:

بشود که مهر برای یاری ما آید

بشود که مهر که برای به­کامی ما آید

بشود که مهر برای شادمانی ما آید

بشود که مهر برای آسودگی ما آید

بشود که مهر برای آمرزش ما آید

بشود که مهر برای تندرستی ما آید

بشود که مهر برای نیرومندی ما آید

بشود که مهر برای پاکی ما آید.

 

جشن یلدا، جشن پیروزی امید، روشنایی، راستی و درستی بر نا امیدی، تاریکی،  دروغ و ناراستی خجسته و میمون باشد.

 

 

منابع :   اوستا – گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه

          بغ مهر – نوشته مرحوم مهندس احمد حامی

          گاه شماری و جشن­های ایران باستان – نوشته هاشم رضی

          دین مهری – نوشته فرانتس کومن، ترجمه احمد آجودانی

          جستار درباره مهر و ناهید – نوشته دکتر محمد مقدم

          آیین پر رمز و راز میترایی – نوشته هاشم رضی

          سایت ویکیپیدیا

http://manelimajd.persianblog.ir/tag/

مدیریت دانش...
ما را در سایت مدیریت دانش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arhedayati بازدید : 192 تاريخ : جمعه 12 خرداد 1396 ساعت: 21:36